به گزارش مشرق، اظهارات معاون وزیر ورزش درباره الگو بودن کاراته در فدراسیون ها موجب انتقاد گسترده کارشناسان شده است.
چندی قبل بود که رباب شهریان، معاون ورزش بانوان وزارت ورزش به اردوی تیم ملی کاراته بانوان رفت و در جمع ملی پوشان اظهاراتی داشت که موجب شگفتی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران شد. البته، برخی همین جملات را برآیند سطح کارشناسی معاونت بانوان وزارت ورزش می دانستند که زمینه ساز شرایط کنونی شده است. در حقیقت، تحلیل غلط مسئولان تصمیم گیر کار را به جایی می رساند که یک فدراسیون که نیازمند اصلاح و تغییرات گسترده است، به یک باره به عنوان یک الگو معرفی می شود تا هر دلسوزی از خود بپرسد که در پس پرده چه می گذرد!
کاراته و قصه پایان ناپذیر حجاب بانوان
"در بین رشته های رزمی، کاراته بهترین است. در عین عمومی بودن و سازماندهی، از پتانسیل خوبی برخوردار است." این جملات متعلق به رباب شهریان است که سال ها در راس امور مربوط به بانوان کشور حضور داشته و تصمیم گرفته است. حال سوال اینجاست که به راستی وی با چنین سطحی از دانش و تحلیل به اتخاذ تصمیم روی آورده؟ این جاست که هر کارشناسی به این نتیجه می رسد که بیهوده نیست ورزش بانوان کشور در چنین وضعیتی قرار دارد و چه ظرفیت ها که در سال های اخیر با تحلیل های این چنین از دست رفته است. به راستی، چرا باید کاراته را الگوی ورزش های رزمی در حوزه بانوان دانست؟ فدراسیونی که هنوز نتوانسته حجاب بانوان مسلمان را در تشکیلات جهانی خود به درستی جا بیندازد، نمونه ای برای سایرین است؟ باید کدام اقدام را به عنوانی دستاوردی برای این مجموعه به قلم درآورد که مشق سایرین قرار گیرد؟
وقتی شهریان صحبت از سازماندهی در فدراسیون کاراته برای بانوان می کند، فقط می توان متحیرانه پرسید که آیا معاون وزیر ورزش اطلاعی از وضعیت این فدراسیون دارد یا صرفا جملاتی را بر زبان رانده تا ملی پوشان حاضر در جلسه روحیه بگیرند که امید است گزینه دوم باشد؛ در غیر اینصورت باید افسوسی همراه با اندوه را وصف حال امروز خود بدانیم. خانم شهریان! واقعا این جملات را بر چه اساسی در تاریخ به یادگار گذاشته اید؟ آیا ساماندهی فدراسیون کاراته یک الگو است؟ کاش شما دلایل خود را نیز عنوان کنید تا نقد مطرح شده به یک بدبینی تبدیل نشود!
جدای تمام این مباحث، یعنی امروز باید فدراسیون های تکواندو و ووشو از کاراته الگوبرداری کنند؟ آیا فدراسیون هایی که بی تردید در زمره 5 فدراسیون برتر کشور هستند، باید از کاراته ای الگوبرداری کنند که مصداق واقعی هر روز بدتر از دیروز است؟ چه ساماندهی در کاراته بانوان وجود دارد که سایرین باید آن را نصب العین خود قرار دهند؟ در پایان فقط باید گفت که امید می رود که این جملات یک هیجان زود گذر باشد.
چندی قبل بود که رباب شهریان، معاون ورزش بانوان وزارت ورزش به اردوی تیم ملی کاراته بانوان رفت و در جمع ملی پوشان اظهاراتی داشت که موجب شگفتی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران شد. البته، برخی همین جملات را برآیند سطح کارشناسی معاونت بانوان وزارت ورزش می دانستند که زمینه ساز شرایط کنونی شده است. در حقیقت، تحلیل غلط مسئولان تصمیم گیر کار را به جایی می رساند که یک فدراسیون که نیازمند اصلاح و تغییرات گسترده است، به یک باره به عنوان یک الگو معرفی می شود تا هر دلسوزی از خود بپرسد که در پس پرده چه می گذرد!
کاراته و قصه پایان ناپذیر حجاب بانوان
"در بین رشته های رزمی، کاراته بهترین است. در عین عمومی بودن و سازماندهی، از پتانسیل خوبی برخوردار است." این جملات متعلق به رباب شهریان است که سال ها در راس امور مربوط به بانوان کشور حضور داشته و تصمیم گرفته است. حال سوال اینجاست که به راستی وی با چنین سطحی از دانش و تحلیل به اتخاذ تصمیم روی آورده؟ این جاست که هر کارشناسی به این نتیجه می رسد که بیهوده نیست ورزش بانوان کشور در چنین وضعیتی قرار دارد و چه ظرفیت ها که در سال های اخیر با تحلیل های این چنین از دست رفته است. به راستی، چرا باید کاراته را الگوی ورزش های رزمی در حوزه بانوان دانست؟ فدراسیونی که هنوز نتوانسته حجاب بانوان مسلمان را در تشکیلات جهانی خود به درستی جا بیندازد، نمونه ای برای سایرین است؟ باید کدام اقدام را به عنوانی دستاوردی برای این مجموعه به قلم درآورد که مشق سایرین قرار گیرد؟
وقتی شهریان صحبت از سازماندهی در فدراسیون کاراته برای بانوان می کند، فقط می توان متحیرانه پرسید که آیا معاون وزیر ورزش اطلاعی از وضعیت این فدراسیون دارد یا صرفا جملاتی را بر زبان رانده تا ملی پوشان حاضر در جلسه روحیه بگیرند که امید است گزینه دوم باشد؛ در غیر اینصورت باید افسوسی همراه با اندوه را وصف حال امروز خود بدانیم. خانم شهریان! واقعا این جملات را بر چه اساسی در تاریخ به یادگار گذاشته اید؟ آیا ساماندهی فدراسیون کاراته یک الگو است؟ کاش شما دلایل خود را نیز عنوان کنید تا نقد مطرح شده به یک بدبینی تبدیل نشود!
جدای تمام این مباحث، یعنی امروز باید فدراسیون های تکواندو و ووشو از کاراته الگوبرداری کنند؟ آیا فدراسیون هایی که بی تردید در زمره 5 فدراسیون برتر کشور هستند، باید از کاراته ای الگوبرداری کنند که مصداق واقعی هر روز بدتر از دیروز است؟ چه ساماندهی در کاراته بانوان وجود دارد که سایرین باید آن را نصب العین خود قرار دهند؟ در پایان فقط باید گفت که امید می رود که این جملات یک هیجان زود گذر باشد.